حسينيه علي اصغر

یک جرعه آب

اين اشکهای سر زده خواهي نخواهي است يعني تمام شعرم اسير دو راهي است این واژه های تب زده غرق تلاطم اند در های و هوی تشنگی و العطش گم اند باید ز هرم آه دلی شعله ور کنیم با چلچراغ اشک شبی را سحر کنیم باید دخیل دل به پر جبرئیل بست آری به قلب معرکه باید سفر کنیم پس از کدام حادثه باید شروع کرد پس از کدام واقعه صرف نظر کنیم ميدان پر از صداي کف و طبل و هلهله است خيمه اسیر شیون و آشوب و ولوله است آرام دیده‌ي تری از دست می رود صبر و قرار مادری از دست می رود بی‌تاب می شود ز تلظی اصغرش با دیدن کبودی لب های پرپرش در مشک های تشنه نَمی هم نمانده است آبی به غیر اشک دمادم نمانده است این اشکهای ...
4 اسفند 1392

بدون عنوان

سلام حسن فاطمی فرد هستم مدیر این وبلاک فقط تصمیم دارم ایام محرم پست بزارم اگه شما نظر دیگه ای دارید لطفا برام کامنت بزارید در وب اصلی خودم پلاک 110 hasanbolboli.blogfa.com یاحق
4 اسفند 1392
1